شاه‌یوزKing Cheetah

این یوزپلنگ عجیب که زمانی آن را یک زیرگونه جدا از یوزها می‌دانستند، دو نام دارد: شاه یوز و یوز کوپر (Cooper’s Cheetah). تحقیقات نشان داده که الگوی نامتعارف این یوز در اصل حاصل یک جهش ژنتیکی است. این الگوی خاص تنها در صورتی مشاهده می‌شود که ژن مغلوب آن از هر دو والد به فرزند ارث برسد. نخستین شاه یوز در سال ۱۹۲۶ میلادی و در زیمباوه مشاهده شد.  در سال ۲۰۱۲ میلادی دانشمندان دانشگاه استنفورد تحقیق جالبی بر روی شاه یوزها انجام دادند، آن‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که جهش تنها یک ژن است که باعث می‌شود الگوی نقطه‌ای بدن یوزها تبدیل به الگوی نواری شود. مشاهده این یوز در طبیعت به‌ندرت اتفاق می‌افتد و کشورهای زیمباوه، بوتسوانا و بخش‌های شمالی آفریقای جنوبی ازجمله زیستگاه‌های این نوع خاص از یوزها هستند. یک مرکز تحقیقاتی در آفریقای جنوبی نیز هست که به‌صورت تخصصی بر روی زادآوری شاه‌یوزها کار می‌کند.


پولک‌پوست زره‌پوش (Pangolin)

پانگولین یا پولک‌پوست یک پستاندار است که پوست زرهی محافظش در اصل از جنس کراتین است. پانگولین تنها پستاندار شناخته‌شده‌ای است که این شکل و شمایل عجیب و نامتعارف را دارد. پانگولین‌ها شب‌زی هستند و در سوراخ درختان یا در حفره‌های زیرزمینی زیست می‌کنند. غذای اصلی آن‌ها را هم مورچه‌ها و موریانه‌هایی تشکیل می‌دهند که با استفاده از زبان درازشان شکار می‌کنند. پانگولین‌ها تک‌زی هستند و تنها در زمان جفت‌گیری است که با هم‌نوعانشان دیده می‌شوند. در حال حاضر ۸ گونه از آن‌ها در دو قاره شناسایی شده و این ۸ گونه از نظر وضعیت حفاظتی درجات مختلفی دارند که از آسیب‌پذیر شروع شده و به رده بشدت در معرض خطر ختم می‌شود. ۴ گونه از آن‌ها که عبارت‌اند از پانگولین شکم سیاه، پانگولین شکم سفید، پانگولین بزرگ زمینی و پانگولین زمینی موسوم به تمینکز در آفریقا زیست می‌کنند و ۴ گونه دیگر هم که به ترتیب عبارت‌اند از پانگولین هندی، پانگولین فیلیپینی، پانگولین سوندا و پانگولین چینی در قاره آسیا یافت می‌شوند.


یوزگربه یا سروال (Serval)

سروال یا یوزگربه یا تیربوسکات (Tierboskat) یا گربه زرافه‌ای (Giraffe Cat) یک گربه وحشی است که در آفریقا یافت می‌شود. این حیوان در سال ۱۷۷۶ میلادی توسط یک طبیعی‌شناس آلمانی به نام یوهان کریستیان دانیل فون شربر (Johann Christian Daniel von Schreber) به دنیا معرفی شد و در حال حاضر هم ۱۸ زیرگونه از آن شناسایی شده است. سر کوچک، گوش‌های بزرگ، رنگ زرد نخودی و نقاط و نوارهای سیاه که بر روی بدن باریکش دیده می‌شوند ازجمله بارزترین ویژگی‌ها جهت شناسایی‌اش هستند. گوش‌های بزرگ سروال در میان کلیه گربه‌سانان منحصربه‌فرد است چرا که هیچ گربه‌سان دیگری گوشی به این ابعاد و اندازه ندارد. سروال‌ها در کنار رودخانه‌ها و نهرهایی با پوشش گیاهی محدود آن‌هم در ساواناهای نواحی مرکزی و جنوبی آفریقا زیست می‌کنند. برخلاف سایر گربه‌سانان به استثنای ببرها، علاقه وافری به بازی کردن در آب دارند. سروال‌ها را می‌توان رقیب جدی کاراکال (این گونه پیش‌تر در دی‌جی‌کالامگ توصیف شده است) به شمار آورد چرا که آن‌ها معمولا سر طعمه با یکدیگر جدل می‌کنند. پلنگ‌ها، سگ‌های وحشی و کفتارها نیز از جمله دشمنان سرسخت سروال‌ها هستند و آن‌ها را شکار می‌کنند. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد دیگر سروال‌ها این است که فصل زادآوری خاصی ندارند. در حال حاضر جمعیت سروال‌ها رو به کاهش است اما به‌استثنای یک زیرگونه سایرین در معرض خطر انقراض نیستند.


روباه سیاه(Black or Silver Fox)

مشاهده روباه‌های سیاه در کشورهایی مانند آمریکا و کانادا چندان عجیب نیست اما آن‌ها را در کشورهای اروپایی مخصوصا انگلستان به‌ندرت می‌توان دید. رنگ سیاه آن‌ها در اصل حاصل یک جهش ژنتیکی خیلی نادر است و اغلب کسانی که آن‌ها را می‌بینند، به‌اشتباه آن‌ها را سگ تصور می‌کنند. از آنجایی که ظاهر روباه‌های سیاه با سایر هم‌نوعانشان فرق دارد در نتیجه بشدت هم از جانب هم‌نوعان و حتی شکارچیان دیگر در معرض خطر هستند. ملانیسم یا سیاهی غیرطبیعی در حیوانات دیگر هم مشاهده می‌شود، به‌عنوان مثال جگوارهای سیاه را می‌توان نمونه بارز این پدیده عنوان کرد. زمانی جگوارهای سیاه را یک گونه مجزا قلمداد می‌کردند اما امروزه ثابت شده که آن‌ها در اصل همان (Panthera onca) هستند. ملانیسم پدیده‌ای است که در اثر آن رنگدانه ملانین در پوست تقویت می‌‌شود و در مقابل آن آلبینیسم قرار دارد.


الیگیتور سفید (White alligator)

الیگیتور سفید، حلزون‌های سفید، لاک‌پشت گوش قرمز سفید، سنجاب سفید و … همه اغلب مبتلا به نوعی بیماری ژنتیکی به نام آلبینیسم هستند اما این قاعده در مورد همه بی‌رنگان صدق نمی‌کند. چنانچه پیش‌تر هم گفته شد، این حالت در مقابل ملانیسم یا سیاهی غیرطبیعی است که در آن رنگ بدن گونه جانوری به سیاه متمایل می‌شود. تیروزین یکی از اسیدهای آمینه اصلی سلول‌های زنده است که اگر به ملانین تبدیل نشود، رنگ پوست و موها را سفید می‌کند. اما همه حیوانات سفید هم مبتلا به آلبینیسم یا زالی نیستند به‌عنوان مثال در باغ‌وحش لوئیزیانا آمریکا یک الیگیتور سفید است که چشمان آبی منحصربه‌فردی دارد و این حیوان در اصل لئوسیستیک (Leucistic) است یعنی فرضا در اطراف دهانش رنگ‌دانه‌های خیلی کمی دارد یا در نواحی خاصی مثل دم می‌توان معدود رنگدانه‌هایی را مشاهده کرد، حتی چشمان آبی این الیگیتور هم دلیل دیگری است که نشان می‌دهد مبتلا به آلبینیسم نیست. لازم به ذکر است که حیوانات زال به دلیل فقدان رنگدانه چشم‌های قرمز دارند.


عنکبوت آبی غواص (Water Spider)

عنکبوت‌ها نمی‌توانند در زیر آب نفس بکشند اما عنکبوت‌های آبی هم هستند که برای این مشکل تدبیری اندیشیده‌اند. این نوع از عنکبوت‌ها هوای لازم را در یک حباب با خود حمل می‌کنند. این استراتژی ساده به آن‌ها کمک می‌کند که بتوانند در نزدیکی سطح آب به‌راحتی شکار کنند. عنکبوت‌های آبی لانه‌شان را هم در زیر آب می‌سازند. خانه آن‌ها شبیه به زنگوله‌ای است که به گیاهان آبزی اطراف متصل می‌شود. عنکبوت‌های غواص هوا را از سطح آب گرفته و لانه‌شان را با هوا پر می‌کنند. لانه جایی است که عنکبوت شکار خودش را به آنجا می‌برد تا با فراغ بال بخورد، از طرف دیگر لانه جایی است که  عنکبوت ماده در آن تخم می‌گذارد و در آنجا از فرزندانش مراقبت می‌کند. طول این عنکبوت‌ها بیش از ۱۸ میلی‌متر نیست و اغلب هم در اروپا و شمال آسیا یافت می‌شوند و از حیوانات آبزی کوچک تغذیه می‌کنند. هر عنکبوت آبی ماده در ظرف یک سال بیش از ۶ بسته تخم می‌گذارد که هر بسته آن حاوی ۵۰ الی ۱۰۰ تخم است. طول عمر این عنکبوت‌ها را بیش از ۲ سال تخمین می‌زنند و از جمله عنکبوت‌هایی هستند که در صورت تهدید نیش می‌زنند. یک نکته جالب در مورد آن‌ها این است که عنکبوت نر آبی از ماده بزرگ‌تر است که این مسئله در بین عنکبوت‌ها شایع نیست. در ضمن لانه زیرآبی عنکبوت نر از ماده کوچک‌تر است چرا که زمان کم‌تری را در آن می‌گذراند.


مورچه‌های ارتشی (Army Ants)

همه مورچه‌ها در کلونی زندگی می‌کنند که معمولا لانه دائمی آن‌هاست. اما مورچه‌های ارتشی مناطق حاره، شکارچی هستند و کلونی‌های خیلی بزرگی دارند و به همین دلیل مجبورند که سریع خود را از یک نقطه جنگل به نقطه دیگر برسانند. همین مسئله باعث شده که هیچ‌گاه لانه نسازند. مورچه‌های کارگر ارتشی به‌جای لانه‌سازی دست به دست هم می‌دهند تا یک لانه زنده از نوع مورچه‌‌ای بسازند که به آن اردوی موقتی گفته می‌شود. ملکه و افراد جوان‌تر در قلب این اردو هستند، در حالی که سایر کارگران برای تهیه غذا مشغول به شکار می‌شوند. زمانی که ملکه شروع به تخم گذاشتن می‌کند، اردوی موقت در یکجا مستقر می‌شود اما وقتی که نوزادان از تخم خارج شدند، کل کلونی راه‌پیمایی نظامی خود را آغاز می‌کند چرا که لاروهای گرسنه به غذا نیاز دارند. مورچه‌های سرباز ارتشی ۱۲ میلی‌متر طول دارند اما مورچه‌های کارگر به نسبت کوچک‌تر هستند. جنگل‌های بارانی نواحی حاره در آمریکای جنوبی زیستگاه این نوع خاص از مورچه‌هاست که معمولا از حشرات، عنکبوت‌ها، عقرب‌ها و گاهی اوقات مارمولک‌ها و پستانداران کوچک تغذیه می‌کنند. تاکنون بیش از ۲۰۰ گونه از آن‌ها شناسایی شده است. مورچه‌های استوایی گونه‌های مختلفی دارند که همه آن‌ها به یک روش شکار می‌کنند و کلونی این مورچه‌ها بین روز نخست تا روز پانزدهم هر شب به یک جای جدید می‌رود و از روز پانزدهم تا سی و پنجم در یک نقطه می‌ماند تا ملکه در این زمان تخم‌گذاری کند.


حشرات یک روزه و معمای حیات (Mayflies)

زمان برای حشرات یک روزه بالغ ارزشمند است. برخی از آن‌ها تنها برای چند دقیقه زنده هستند و برخی تنها کمی بیش از یک روز زندگی می‌کنند. اما به هر شکل مرحله بلوغ برای آن‌ها کوتاه و فصل آخر زندگی‌شان است. به نسبت این مرحله آن‌ها مدت زمان طولانی‌تری را به‌عنوان حشرات آبزی بدون بال سپری می‌کنند که در این دوران به آن‌ها پوره (nymph) گفته می‌شود. این مرحله‌ ممکن است که سال‌ها طول بکشد و در خلال آن پوره‌ها غذا می‌خورند و در زیر آب هم رشد می‌کنند. پوره‌ها در مرحله آخر زندگی‌شان تبدیل به حشره‌های بال‌دار بالغی می‌شوند که اصلا نمی‌توانند غذا بخورند. هدف آن‌ها تنها این است که جفت پیدا کنند و تخم بگذارند. این کار هم تنها چند ساعت طول می‌کشد و بعد از آنکه کارشان تمام شد، می‌میرند. حشرات یک روزه را در تمامی نقاط دنیا به استثنای قطب جنوب می‌توان سراغ گرفت. در حال حاضر ۳ هزار گونه از آن‌ها در دنیا شناسایی شده است و قدمت حضورشان روی کره زمین به ۳۰۰ میلیون سال قبل بازمی‌گردد.




منبع: سایت برترینها